عروسک مینا، یادگاری از شهر شیراز
در مورد مینا شنیدهایم نه تنها از مادربزرگ و پدربزرگهایمان یا پدران و مادرانمان، از تمامی مردمان زیسته در این شهر. دخترک زیبایِ حبیب و عزیز شکرریز که در مجالس شادی این شهر در عروسیها و حنابندانها ختنهسوران و مهمانیها با ضرب و آواز آنها رقصیده است. عروسک مینا، شیوهای از عروسکگردانی همراه با ساز و آواز و ویژه شهر شیراز است قدمتی بیش از هشتاد سال دارد و شیوه اجرایی آن به صورتِ سینه به سینه از حبیب شکرریز به پسرش عزیز شکرریز منتقل شده. «عروسک مینا» را میتوان نماینده خاصِ نمایشهای مطربان و لوطیهای شیراز دانست
پروژه کتابخانه آینده
پروژه کتابخانه آینده (به نروژی: Framtidsbiblioteket) یک اثر هنری عمومی به قصد گردآوری اصل آثار نویسندگان پرطرفدار بین سال¬های 2014 تا 2114 است. این آثار به صورت نخوانده و منتشر نشده تا سال 2114 باقی خواهند ماند. هزار درخت به طور خاص برای این پروژه در جنگل¬های نروژ کاشته شده است. صد اثر شاهکار به صورت محدود بر روی کاغذهایی که از این درختان تولید خواهد شد، چاپ می¬شود. گاردین از این جریان تحت عنوان "مرموزترین کتابخانه جهان" یاد کرده است.
باد لوار - نگاهی به مجموعه داستان تشباد اثر داریوش غریبزاده
صفت «کوتاه» همانطور که در سینما از غریبزاده جدا نیست در ادبیات و داستانهایش هم عنصری جدانشدنی از اوست. داستانهای او تا حد ممکن کوتاه و در عین حال پرمغز و پرمحتوا هستند. بهطور متوسط طول هر داستان او بیشتر از هزار کلمه نمیشود. هنر غریبزاده اما در همین است. او محتوایی عمیق و بلند را با فضاسازی و کوتاهنویسی در چند جمله خلاصه میکند و همین چند جمله چون تصویری بر پردهی سینما به چشمان خواننده مینشیند.
بوتو، رقص تاریکی
هنگامی که همه چیز در تاریکی نهان میشود٬ تنها با حرکت کردن میتوان میان نبودن چیزها و ندیدن آنها تمایز گذارد٬ اونو و هیجیکاتا در تاریکی گام برداشتند. آنها دریافته بودند که زبانِ بدنِ انسانِ پیشا-جنگ توان روایت شقاوتی که بدن و روان انسان در سالهای جنگ متحمل شده است را ندارد. بدن پسا-جنگ در دایره زبانیِ حرکاتِ بدنِ پیشا-جنگ گنگ و ناگفته باقی میماند. قدم مهم هیجیکاتا و اونو جستن و آفریدن این زبان حرکتی تازه است. تاتسومی هیجیکاتا و کازوئو اونو با دوری گزیدن از آموزههای رقص معاصر ژاپنی٬ که به شدت تحت تاثیر رقص غربی و تئاتر نو ژاپن قرار داشت تلاش کردند تا زبانی دیگر برای بیان بدن درهم شکسته و شکنجهدیده ژاپنی بیافرینند.
در انتهای جهان - هنری که نمیتوان دید
در چهاردهم دسامبر ۱۹۵۸ نخستین گروه از دانشمندان و کاشفان به «دوردستِ جنوبگان» رسیدند٬ سردترین٬ دورافتادهترین و دوردستترین نقطه بر خشکی در نیمکره جنوبی که در قاره جنوبگان واقع شده است. کاروان این گروه از دانشمندان اتحاد جماهیر شوروی حامل ایستگاه پژوهشی پیشساختهای در حدود ۷۳متر مربع بود که بلافاصله پس از رسیدن آن را برپا داشتند و نیمتنه پلاستیکی ولادیمیر لنین٬ رهبر انقلاب کمونیستی شوروی را بر فراز آن نصب کردند. شصت و یک سال بعد٬ سالها پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و اتمام جنگ سرد٬ نیمتنه لنین همچنان در دوردستترین نقطه جهان پا برجاست. در این ۶۱ سال اما ما به عنوان مخاطبان آن تغییر کردهایم. جایگاه ما در مواجهه با تاریخ و هنر کجاست و گفت و گوی میان ما و آثار هنری چگونه است؟
موسیقی و پرندگان
صحبت از موسیقی حیوانات و پرندگان از دیرباز تاکنون موردتوجه دانشمندان و موسیقیدانان بیشماری قرارگرفته است، اعم ایشان بر این باورند که حیوانات هم مانند انسانها دارای موسیقی هستند و تفاوت اساسی میان موسیقی حیوانات و انسانها وجود ندارد.
رونمایی کتاب «ساکن خانه دیگران» محمدرضا زمانی در پیرسوک
در هفته آغازین مردادماه٬ عمارت پیرسوک میزبان محمدرضا زمانی و رونمایی مجموعه داستان «ساکن خانه دیگران» بود.
قاسم آهنینجان در جلسه دعوت به شعر پیرسوک
دوشنبه ۳۱ تیرماه ۱۳۹۱ عمارت پیرسوک میزبان قاسم آهنینجان «ذکر خواب های بلوط» با حضور شاپورجورکش و ابوتراب خسروی بود.
فراش خیال
فائق احمد در کودکی پس از روزها بازی کردن روی فرش اتاقش تصمیم گرفت آن را چند پاره کند و با چیدن دوباره تکههای بریده شده در کنار هم٬ طرح جدیدی بیافریند. او موفق به بریدن فرش شد اما فرصت نیافت آن را از نو کنار هم بچیند٬ پدر و مادرش سر رسیدند٬ تکههای بریده شده فرش را با خود بردند و دیگر هرگز برای اتاق او فرشی نخریدند. کمتر از دو دهه بعد فائق احمد به یکی از مهمترین هنرمندان فرشبافی معاصر بدل گشت و امروز یکی از ده هنرمند برتر هنر نساجی به شمار میآید.
زندهباد هنر، مرگ بر هنرمند
برای همه ما پیشآمده، اخبار روز را بالا و پایین میکنیم و میفهمیم بازهم فرد دیگری، یکی از آنهایی که شاید زمانی کارش را ستایش میکردهایم، حرفهای وحشتناکی زده یا مرتکب اعمال نفرتانگیزی شده است. هنرمندان و فعالین حیطه هنر نیز در این فهرست جایی دارند و حتی درگذشتگان هم از قضاوت ما در امان نیستند. رفتار ناشایست پیکاسو با زنان و زنستیزی آشکار او بر هرکسی که آثار او را دیده باشد و یا چیزی درباره زندگی او خوانده باشد پوشیده نیست؛ اما این دانستهها ما را در چه موقعیتی نسبت به آثار او قرار میدهند؟ وقتی در یک موزه یا یک کتاب هنری با اثری از پیکاسو مواجه میشویم باید چه کنیم؟ آیا میشود اثر هنری را از آفریننده آن جدا کرد؟ و اگر جواب آری است آیا اصلاً باید چنین کاری را انجام داد؟