موسیقی و پرندگان

راضیه جیران زاده

 

در نوشتار حاضر بیش از آنکه بخواهیم درباره انسان و رابطه آن با موسیقی در جامعه و فرهنگ سخن بگوییم، می‌خواهیم اندیشه‌های از پیش تعریف‌شده در مورد موسیقی و اصوات طبیعی را مورد بازبینی قراردهیم[1].  صحبت از موسیقیِ حیوانات و پرندگان از دیرباز تاکنون موردتوجه دانشمندان و موسیقی‌دانان بی‌شماری قرارگرفته است، اعم ایشان بر این باورند که حیوانات هم مانند انسان‌ها دارای موسیقی هستند و تفاوت اساسی میان موسیقی حیوانات و انسان‌ها وجود ندارد.

«برای نخستین بار در سال 2008 نشریه­ ترانس[2]  به عنوان نشریه‌­ای تخصصی در حیطه موسیقی‌­شناسی یک شماره کامل را به موسیقی­ جانوران (Zoomusicology) اختصاص می‌­دهد٬ این خود  یک رویداد کوچک در تاریخ موسیقی‌شناسی به شمار می‌آید.

جانورموسیقی‌شناسی، شاخه‌­ای مطالعاتی است که به بررسی جنبه‌­های موسیقایی صدا و آواز حیوانات می‌­پردازد. جانورموسیقی‌­شناسی نه جانور­شناسی است،  نه زیست‌­شناسی و هرچند شاید عجیب به نظر برسد٬ یکی از رشته‌های وابسته به علوم انسانی به شمار می‌رود و با قبول میان رشته‌ای بودن آن که هم علم موسیقی و هم علوم انسانی را در برمی گیرد، راحت‌­تر می‌­توان این رشته و ابعاد آن را درک کرد.

داریو مارتینلی[3] در 2002 با «کتاب چگونه نهنگ موسیقایی است؟» گام تازه‌­ای به سوی تدوین اصول نظری این رشته برمیدارد اما پیش از او در سال 1992 فرآنسوا-برنار ماش[4] کتابی با عنوان «موسیقی، اسطوره، طبیعت» منتشر می‌­کند و بخشی از کتاب خود  را به پژوهش درباره پرنده‌موسیقی­‌شناسی [5]اختصاص می‌­دهد. بنابراین سالها پیش از آنکه پژوهشی درباره جانورموسیقی‌شناسی صورت گرفته باشد، پرنده‌موسیقی‌شناسی مطرح می‌شود. پژوهشگر مجارستانی پیتر زُکه[6] در سال 1963 درباره پرنده‌موسیقی‌شناسی پژوهش‌هایی را انجام داده است»(مارتینلی 2008)

پرنده‌موسیقی­‌شناسی به فرآیند شکل‌­گیری غریزی رفتار، محیط زیست گونه‌­های بیولوژیکی پرندگان و جذابیت‌های زیباشناسی  آواز آن‌ها می‌­پردازد. آواز گنجشک‌ها از اولین موضوعاتی است که پرنده موسیقی‌­شناسان بدان پرداخته‌اند.

الگوی آوازی بیش از 4000 نوع پرنده تاکنون تشخیص داده شده است. که  هر کدام مالک یک الگو و ساختار آوازی مخصوص به خود است. اولین روش برای آنالیز آواز پرندگان، توجه به کوکو پایه و آنالیز ریتمیک صدای طیف و ساختار و رنگ صوتی آن‌هاست.

رابطه میان صدای حیوانات به ویژه پرندگان و فرهنگ‌های کهن جهان به قرن‌ها پیش باز می‌گردد و  تقلید از صدای حیوانات در بسیاری از این فرهنگ­‌ها دیده می‌­شود. در بسیاری از رسالات قدیم موسیقی ایران نیز٬ این ادعا که موسیقی  انسان‌­ها از صدای حیوانات وام گرفته شده­، مطرح شده است .

 

Pitohui

        

رابطه میان آواز پرندگان و فرهنگ‌­ کهن بشری را می‌­توان در بررسی پرنده تیبودایی بازشناخت. «پرنده تیبودایی، پرنده‌­ای است تاج به سر از خانواده پرندگان پیتوهو (pitohui) که مردمان کلولی (بومیان ساکن در گینه نو) به آن پرنده ناقوسی می‌­گویند. نام این پرنده کوچک از حالت خجالتی‌اش که روی شاخه درختان می‌­نشیند و به حالت لرزان آواز می‌­خواند، گرفته شده است. صوت این پرنده از یک تُن موسیقایی درست شده که فاصله زمانی اجرای آن تن‌ها با هم برابرند و صدای تُن یک اکتاو بالاتر از نت میانی است.

یکی از مهم‌ترین جنبه‌­های صوت این پرنده طول کشش صوت اوست که به طور میانگین 175 ثانیه به طول می‌انجامد و بدون وقفه ادامه دارد. یکی دیگر از جنبه‌­های صوت او لرزش خاص و غیر معمول آن است. این کیفیتِ ضرباتِ مساوی در اجرای هر نت، در طول اجرای ساز  طبل مردمان این سرزمین نیز شنیده می­شود. لحظات سکوت در اجرای طبل با همراهی صدای پرنده تیبودایی است. اهمیت صدای یک پرنده برای مردمان کلولی هم از دید استعاری و هم از زاویه جنس صدای آنان دسته‌­­بندی می‌­شود و به نوعی برای این مردم صدای این پرندگان، نماد ارواح مردگان هستند  و از این رو با موضوعات تابو و وردهای جادویی در ارتباط‌اند.

دسته بندی کردن صدای این پرندگان به مثابه دسته‌­بندی کردن صدای ارواح انسان هاست . در میان مردم کلولی هفت نوع صدا وجود دارد٬ آن‌هایی که نام خود را می‌­گویند٬ آنهایی که سر و صدا می‌­کنند٬ آن‌هایی که می‌­خوانند٬  آن‌های که به زبان بوساوی (کلولی) سخن می‌­گویند٬ آن‌هایی که سوتک می‌­زنند٬ آنهایی که گریه و زاری می‌­کنند و آنهایی که آواز می‌­خوانند. پرنده تیبودایی دارای دو خصیصه از میان این اصوات است، آن‌هایی که نام خودشان را می‌­گویند و آنهایی که سوتک می‌­زنند. صدای این پرنده رابط میام مردگان و زندگان است. هنگامی که مردمان کلولی صوت تیبودایی را می‌شنوند، تصور می­‌کنند که کودکی دارد پدرش را صدا می‌زند.» (فلد 1991)


در برخی رسالات موسیقایی کهن ایران که در فاصله قرون ۱۰ تا ۱۲ نگاشته شده‌اند٬ برخی از مقام‌های موسیقایی به پرندگان نسبت داده شده است. «دوازده مقام اصلی به نام‌­های عشاق٬ نوا٬ بوسلیک٬ راست٬ حسینی٬ رهاوی٬ حجاز٬ زنگوله٬ عراق٬ اصفهان٬  بزرگ و کوچک در سیستم موسیقایی ادوار گذشته وجود داشته است. این مقامات را به بروج دوازده‌­گانه، اوقات شبانه‌روز و یا طبوع مختلف انسانی و حیوانات نسبت داده‌اند. به‌طور مثال مقام نوا از صدا یا آواز بلبل گرفته‌شده است یا مقام رهاوی را از صدای کلاغ گرفته‌اند» (فیض‌بخش 1386)

ورود به دنیای جدید و پر از جذابیت موسیقی‌جانوران و تدریس آن به‌عنوان یک‌رشته دانشگاهی در اروپا، این گمان را مطرح می‌سازد که آیا انسان موجودی است که حدودوثغور هر آنچه در جهان است را تعیین و برای آن مرزکشی می‌کند و یا آنکه  انسان خود نیز جزئی از این طبیعت است و باید برای او حدومرزی قائل شد. از این جهت از زاویه موسیقی‌­شناسی‌­اقوام این پرسش را می‌­توانیم مطرح سازیم که اصوات طبیعی مانند اصوات پرندگان چه نسبت‌هایی با تولید موسیقی در فرهنگ و اندیشه بشر داشته‌اند.

 

منابع:

-فلد، استیوون، 1991. صوت به مثابه سیستم نمادین: طبل­های کلولی. ترجمه­ محسن حجاریان.1395. کتاب مردم شناسی و موسیقی

-فیض بخش، فردیس و سارا کلانتری.1386. مقاله نگرش کیهانی در موسیقی، بررسی تطبیقی چند رساله از قرون 10 تا 12 هجری. فصلنامه ماهور شماره 36

-مارتینلی، داریو. 2008.مقدمه ای بر جانور موسیقی­شناسی .ترجمه ناتالی چوبینه.1389. فصلنامه ماهور شماره 50

 


 

1.از دید موسیقی­شناسان­قومی و بسیاری از فلاسفه در دوران معاصر، اصوات زیبای پرندگان در رده موسیقی قرار نمی­گیرد بدین دلیل که موسیقی یک پدیده فرهنگی است که انسان آن را به مرور زمان به وجود آورده و تکامل داده است.

 

2.Trans: transcultural Music Review #12

 

3.Dario  Martinelli

 

4.Francois-Bernard Mache

 

5. ornithomusicology

 

6. Szoke  peter