آیدا زمانی
به گزارش پایگاه خبری پیرسوک، در آخرین روز از تیرماه ۱۳۹۸، قاسم آهنینجان شاعر «ذکر خواب های بلوط» مهمان «دعوتید به شعر» این دوشنبه پیرسوک بود.
ابوتراب خسروی در این جلسه با خواندن گزیدهای از سرودههای آهنینجان حضورش را خوش آمد گفت و ادامه داد: او ذهنی جستوجوگر دارد٬ در طول بیش از ۴۰ سال شعر گفتن اکنون به غنای مبانی و زبانی خود رسیده است. ابوتراب خسروی با تحسین سروده های او گفت: من به عنوان مخاطب شعر قاسم تحسینش می کنم، دست مریزاد و به او خوش آمد می گویم. امیدوارم حضور او مبدع رفتار و حرکت شاعران جوان باشد و پشتکار و عاشقی را از این مرد بیاموزند.
این جلسه با خواندن سرودههای این شاعر ادامه یافت. شاپور جورکش، شاعر، نویسنده، مترجم، و منتقد ادبی با توصیف خاطرات ۳۰ سال پیش خود٬ از اولین دیدارش با قاسم آهنینجان در خانهی زندهیاد شاپور بنیاد، جورکش گفت: اشعار او در دورهای با اسطوره همراه بود که اسطوره در شعر مرسوم نبود. او یک جان شعله ور داشت. سرشار از کلمه، دانش و نور بود. ادبیات کلاسیک را خوب خوانده بود٬ پشتوانهای که از ادبیات کلاسیک داشت عجیب و غریب و به روز بود. واقعیت این است که دیگر آنقدر سرشار بود که کسی نمی توانست به او بگوید «راه را عوضی آمدی». کتابش آماده بود و برای همین هم شاپور بنیاد در آن دوران او را به دعوت گرفته بود. اشعار قاسم در آن زمان یک جسارت بود، زیرا اسطورهنگاری ممکن بود خرافهنگاری تعبیر شود. اسطوره در شعر را آن زمان به شکل امروز کسی تحویل نمی گرفت. قاسم آغازگر یک نوع اسطوره خاص در ادبیات فارسی شد.
جورکش با تشریح و توصیف اسطوره در اشعار فارسی گفت: اسطوره همانند پرواز یک عقاب بر ارتفاعات است، هیچ فرد، خاک و حکومتی در این ارتفاع به چشم نمی آید و مخاطب قرار نمی گیرد.
او ادامه داد: اسطوره در واقع کلیتر از آن است که بخواهد به آنها اشاره کند. یک غنای خاص و کلینگری نسبت به جهانْ در آن حاکم است. در اسطوره، جهاننگری همگانی و به جای همه دیدن وجود دارد.
در پایان این جلسه، قاسم آهنین جان گزیده ای از سروده هایش را برای حاضرین خواند.