چرا ادبیات ؟
          اجازه بدهید بگویم چرا شعر ؟ من که شاعرم وارث تاریخ و فرهنگی هستم که جز شعر مجالی برای دم زدن نداشته است و من نیز – در فردیتم –  جز جبر تاریخی شعر هوای دیگری برای نفس کشیدن نشناخته ام .
 چرا هنوز می نویسید ؟
         می نویسم ، چرا که جز این کاری از من بر نمی آید . انگار این سرنوشت فرهنگ دیر سال سرزمینم است که هر چه داشته عرضه کرده است و اکنون مدت هاست از توان افتاده . و شاید همین سهم شاعران این دوره باشد که برای دوام هویت خویش ، راهی جز سرودن نشناسن





 
																																		 
																																		 
																																		 
																																		 
																																		 
																																		 
																																		 
																																		 
																																		 
																																		 
																																		 
																																		 
																																		 
																																		

 
																								 
																								 
																								 
																								 
																								 
																								 
																								 
																								 
																								